بهترین متنهای گلچین/دست نویس/خاطره/تحقیق شده و.... درباره وبلاگ اگه نمیدانی ازمن بپرس.اگه قبول نداری با من بحث کن.اگه دوست نداری به من بگو.اما درمورد من یک طرفه به قاضی نروووووووووووووووو هنوز هم عاشقانههایم را عاشقانه برای تو مینویسم.. هنوز هم در ازدحام این همه بی تو بودن از با تو بودن حرف میزنم.. هنوز هم باور دارم عشق ما جاودانه است.. این روزها دیگر پشت پنجره مینشینم و به استقبال باران میروم. میدانم پائیز، هنوز هم شورانگیز است.. میدانم یکی از همین روزها کسی که نبض زندگی من است، کسی که جز تو نیست بازمیگردد.. میدانم تمام میشود و ما رها میشویم؛ پس بگذار بخوانم: اولین عشق من و آخرین عشق من تویی نرو، منو تنها نذار که سرنوشت من تویی.. آخرین مطالب
نويسندگان شنبه 10 تير 1391برچسب:, :: 8:22 :: نويسنده : A mInAsCiIcodE
پسر بچه ای تند خو در روستایی زندگی میکرد. روزی پدرش جعبه ای میخ به او داد و گفت هربار که عصبانی میشود و کنترلش را از دست میدهد باید یک میخ در حصار بکوبد. روز نخست پسر 37 میخ در حصار کوبید. اما به تدریج تعداد میخ ها در طول روز کم شدند. او دریافت که کنترل کردن عصبانیتش آسان تر از کوبیدن آن میخها در حصار است. در نهایت روزی فرا رسید که آن پسر اصلا عصبانی نشد. او با افتخار این موضوع را به اطلاع پدرش رساند و پدر به او گفت باید هر روزی که توانست جلوی خشم خود را بگیرد یکی از میخهای کوبیده شده در حصار را بیرون بکشد. روزها سپری شدند تا اینکه پسر همه میخها را از حصار بیرون آورد. پدر دست او را گرفت و به طرف حصار برد.
ادامه مطلب ... چهار شنبه 31 خرداد 1391برچسب:, :: 17:7 :: نويسنده : A mInAsCiIcodE
مطب تاریکم آرزوست من یک آرزویی دارم که هیچ جایی بجز این وبلاگ نمی توانم پرده از آن بردارم و به هیچ کسی هم جرات گفتن اش را ندارم… چیزی فراتر از یک آرزوی معمولی است… یک فانتزی است…
من همیشه آرزو داشته ام که یک روان پزشک باسواد، علاف و بی نیاز از پول پیدا کنم و خودم را به دستش بسپرم و او هم ساعت ها با فراغ بال درون من را کنکاش کند و مثل یک بچه ، وسط ساحل شنی روح و روان من، شن بازی کند و ”چـــیز” کشف کند… شک ندارم همین الان، شما متوهم این موضوعید که لابد من مشکل روح و روان دارم یا خلم یا اینکه پا از گلیم تان درازتر کرده اید و فکر می کنید که من دیوانه ام…
ببینید… همه آدم ها درست شبیه به ماشین های شهر می مانند که نمالیده و تصادف نکرده شان وجود ندارد و محال ممکن است که شما یک ماشین “فنی سالم-بدنه سالم” را پیدا کنید… آدم ها هم مشمول همین قانون هستند و به محض تولدشان، مورد عنایت روزگار واقع می گردند و مالیده و فرسوده می شوند و خلاصه اینکه ناملایمات و کمبود های زندگی، حفره های کوچک و بزرگی درون آدم می سازند که بعضی از آن ها ممکن است خود آدم را هم ببلعند…
پس چه اشکالی دارد که آدمیزاد، همینطور که دماغ و گونه و شکم و آپاندیس خودش را به دست دکتر می دهد تا با آن ور برود و معالجه اش کند، گاهی وقت ها روح و روانش را هم به دست غیر بسپرد که آن را جلا بدهد و سوراخ های مخوف را پیدا کند و اینها؟ الان شما قانع شدید؟ عمرا اگر قانع شوید… مرغ شما رسما یک پا دارد و لابد فقط دیوانگان به روان پزشک مراجعه می کنند…
ادامه مطلب ... سه شنبه 23 خرداد 1391برچسب:, :: 13:24 :: نويسنده : A mInAsCiIcodE
به دنبال خدا می گردی؟
ادامه مطلب ... پنج شنبه 18 خرداد 1391برچسب:, :: 10:59 :: نويسنده : A mInAsCiIcodE
یک راز حقیقی ...ارزش خوندن این متن به دقایق وقتی هست که شما صرف می کنید پس سعی کنید این دقایق رو از دست ندید دوستان من ... .. . ادامه مطلب ... چهار شنبه 17 خرداد 1391برچسب:, :: 12:9 :: نويسنده : A mInAsCiIcodE
طرح اندام تو انگیزه معماری هاست . . . دلت آیینه ایوان طلاکاری هاست . . . باید از دور به لبخند تو قانع باشم شماره یک : طرح اندام تو انگیزه معماری هاست باید از دور به لبخند تو قانع باشم ادامه مطلب ... سه شنبه 16 خرداد 1391برچسب:, :: 18:44 :: نويسنده : A mInAsCiIcodE
گستاح بودن آسان است. به تلاش نیازی ندارد و نشانه ضعف و ناامنی است. مهربانی بیانگر تأدیب نفس و عزت نفسی عظیم است. مهربان بودن در هنگام برخورد با افراد گستاخ آسان نیست. مهربانی خصیصه کسی است که کارهای فکری مثبت زیادی انجام داده و به بینش عمیقی از خود فهمی و عقل دست یافته است. مهربانی نشانه قدرت است نه ضعف.
ادامه مطلب ... دو شنبه 15 خرداد 1391برچسب:, :: 22:34 :: نويسنده : A mInAsCiIcodE
در یک مکالمه ای خیلی ساده وحشت ناک ترین جمله بیان می شود؛ «غیر از روز انسانی هرچه باشد فرقی ندارد.» چرا باید از روز انسانی بیزار باشیم؟ در روز انسانی چه حوادثی اتفاق افتاده است که باید از آن متنفر باشیم؟ اما این جمله بیان واقعی از روزگار، زمانه، و جوانان تازه به دوران رسیده است؛ هرچند گستردن آن به حوزهی زندگی تمامی ادامه مطلب ... نیمه ای شب کلافه و سرگردان سایتها هستم، از موزیک باران به آنلاین فا و از آنجا به جمهوری سکوت، رادیو زمانه و... بالاخره به فیس بوک می رسم. کسی از دوستانم آنلاین است، سلام می دهم. چرا تا این وقت شب بیداری؟ می گوید شبها بیدارم و روزها می خوابم، حالا هم انگلیسی گوش می دهم. بدون مقدمه می گوید: «من از روزهای سگی لذت می برم. روزهای که به قول ایرانی ها داغونم.» ادامه مطلب ... دلگیرمـــ... از تمام مردم شهر! تمام آدم ها ...تمام بودن ها ... تمام این "من" ها ...!همان هایی که از بالا نگاهت میکنند!تمام این "من" ها ...!
همان هایی که از بالا نگاهت میکنند! کنارت می نشینند... برایت بغض میکنند...
ادامه مطلب ... پیوندهای روزانه
پيوندها
تبادل
لینک هوشمند
|
|||
|